پیرنتو بالا یزن
میخوام یه چیزی بنویسم
رو پوستت
تو خالی بین پستونات
نه اونجات نمی میرم
جاهای بهتری داری واسه مردن
جاهایی که دل شیر میخواد واسه رفتن و
موندن
جایی که نمیگم دس نخورده س
یا هیشکی پاشو اونجا نذاشته
یه جزیره با موج و مرجانهاش
با دیوونه بازیای من
جزیره ای که میخوام بگم تنها کریستف کلمبش منم
حتا اگه بگی داری دروغ میگی
حتا اگه بگی .....
نوشتم همین بود
حالا این بطری رو از آب بگیر و
منو به خون